21 ماهگی پرنسسم
22 مرداد 1393
سلام فرشته کوچولوی مامان
دخترم 21 ماهگیت هم تموم شد هوررررررررررررا چیزی به تولده 2 سالگیت نمونده عزیزم چه قدر زود گذشت , وقتی عکسای روزی که دنیا اومدی و نگاه میکنم باورم نمیشه همون جوجه کوچولویی که الان اینقدر بزرگ و خانوم شده انشالله همیشه تنت سالم باشه گلم .
دختره شیرینم خیلی دوست داشتنی و خوردنی هستی هر چی میگیم فوری تکرار میکنی بعضی اوقات به بابایی میگم مراقب باشه هر حرفی و جلوی شما نگه آخه خیلی زبلی مثل طوطی همون حرف تکرار میکنی . روزا حسابی سرم شلوغه باهات بازی میکنم و وقتم کامل در اختیاره شما خوشگل خانومه . از وقتی از شیر گرفتمت عصرا دیگه نمیخوابی هر ترفندی هم به کار میبرم نمیشه و دوست داری سره شب بخوابی که اونجوری هم 2 ساعت بعدش بیدار میشی و پر انرژی و شنگولی میخوای باهات بازی کنیم اما ما خوابمون میاد حوصله نداریم , واسه همین مجبوریم هر شب بریم بیرون یا پارک که خوابت بپره و به موقع بخوابی البته اینم بگم به موقع به موقع هم نمیخوابی ها همیشه باید ساعت از 12 شب بگذره تا قصده خوابیدن کنی .
خوب حالا از کارای خوشمزه ات بگم میخوای قایم موشک بازی کنی میری پشته در , یا پشته پرده قایم میشی و میگی اینینا نیشت یعنی الینا نیست تا موقعی هم که ما نیایم دنبالت همون جا میمونی و از جات تکون نمیخوری بعضی اوقت شاید 15 دقیقه بشه میبینم ساکتی و صدات نمیاد میام میبینم مثلا قایم شدی و من متوجه نشده بودم . خیلی قشنگ و شیک به ما دستور میدی, وقتی تلویزیون روشنه میگی آموش تُنین یعنی خاموش کنین یا میخوام موهاتو برس بکشم و کاراتو انجام بدم همچین حالته دستوری و امری میگی مامان نکون یعنی مامان نکن . خلاصه خیلی دلبری میکنی با این کارات . میخوای از جات بلند بشی میگی یا علی . تلفن دستت میگیری میگی الو شَنام خوبی . به عروسک باربی هات میگی آبجی . وقتی پی پی میکنی میگی پی پی تَدِه . میخوای روی صندلی بشینی میگی میشینی . وقتی پشه یا مگس میبینی میگی پشه بُکُش . وقتی صدات میزنیم میخوای بگی جان میگی نان , جونم : دونم . هر چی میبینی باید در موردش اطلاعت جمع کنی خخخخ میگی کیه , چیه . از مو بدت میاد اگه چیزی دستت باشه و مویی باشه میگی مو , مو باید مو و جدا کنم واست سواس داری نسبت به مو . کاره بد که انجام میدی میگم معذرت خواهی کن میگی بِبَشید . تولدت مبارک و دوست داری و میگی مامان بُخُنَم بابالک . به دایی طاها خیلی زور میگی همش بهش دستور میدی طاها بیشین , طاها نکون . یه عروسک قورباغه داری بهش میگی گاگوله . ازت میپرسیم اسمت چیه میگی اینینا . وقتی کاری داشته باشی و خودت نتونی انجامش بدی میگی پاشو , پاشو . وقتی میخوری زمین میگی افتادی . بادکنکت ترکید این قدر ترسیده بودی الهی بمیرم برات خیلی گریه کردی بعدش میگفتی تیتیدید . لی لی حوضک و میخونم واست یه قسمتش و خودت میخونی میگی اومد آب بُخوله . یه کیلیپ تو گوشی بابا هست دوسش داری یه انیمیشن که آدامس میخوره بهش میگی آداشی . وقتی میخوایم بخوابیم هی سوال میکنی میگی خوابیدی ؟لباس تو که عوض میکنم لخت میشی میگی سردمه . چند روز پیش رگ گردنم گرفت و مجبور شدیم بریم دکتر تو مطب به دکتر میگفتی آپول درد داله از اون دفعه که مریض شده بودی بریدمت آمپول زدیم یادت مونده بود من و بابایی هنگیدیم . بعدشم وقتی میگفتم گردنم درد میکنه همچین ناراحت میشدی میگفتی مامان اپول درد قربونه دختره بامحبتم برم .
یه سری کلماتی که خیلی شیرین اداشون میکنی :
لختم : دُختم
لب تاب: تب تاب
کوچولو : توچولو
ببخشید : بِبَشید
پورنگ : پولک
شیما : شیما
کیانا : تیانا
سبزی : شبژی
زرد : ژرد . سفید : شیفید . سبز : شبژ
مبارک : بابالک
زمین : ژمین
داغ : داخ . سرد : شَرد
شربت : شَودَت
کیف : تیف . کفش : تَفش
بخون : بُخُن . بپوش : بُپوش
خونه : خُنِه
عینک : اینَت
آمپول : آپول
حوله : خوله
حموم : خموم
قشنگه : اَشَنه
I LOVE YOU : آی لا لولولو
اداره : آداله
شکلات : ایشیلات
پفیلا : پیشیلا
بستنی : بسِنی
بغل : بغل
ترش : تُش
صندلی : شَنَنی
دائی مسعود : دائی مشود
اذیت : اَذَت
عروسی : الوشی
کثیف : تَثیف . تمیز : تمیژ
چرخ فلک : فَفَلَک
باز کن : باژ کن
آتش داغه : آتیش داخه
گریه کرده : دِله تَدِه
مامانی عاشقانه دوستت دارم .
الینا نوازنده میشود .
قربونت برم دختره لوسم .
الهی دورت بگردم که قران میخونی .
الینا میوه میخوره و به پاهاشم میوه میده .
فدات بشم که از خستگی اینجوری خوابت برده .
مجبورم کردی لباس عروس تنت کنم .
وقتی الینا گیج ه خواب ه اما تسلیم نمیشه
اینجوری میشه
و آخرش ...
دختره دوست داشتنی ناز میاره واسه مامانش .
عروسی پسر دایی دعوت بودیم عروس شده بودی واسه خودت . دوست نداشتی
عکس بگیرم ازت وروجک .
خودت میری تو روروئک جدیدا علاقه مند شدی به وسیله هایی که به سن ت نمیخوره .
الهی مامان فدات بشه این قدر جیگری تووووو عزیزه دلم .