شیطنت های دخترکم
11 مرداد 1392
سلام به دختره خوشگل و دوست داشتنی خودم
دخترم ماه رمضون داره تموم میشه و ما روزهای گرمی رو میگذرونیم واسه همین ما جرات نمیکنیم ببریمت بیرون فقط شبا میبریمت دور دور اخه چند هفته پیش چشمات بدجور قرمز و ملتهب شده بود بردیمت دکتر گفت واسه آفتابه و کلی هم باهامون دعوا کرد که حق ندارید دختره خوشگلمو روزا ببرید بیرون خدا رو شکر با داروهایی که دکتر داد چشمات زود خوب شد ولی من خیلی خیلی حرص خوردم و نگرانت بودم عزیزم .
الینای من چند وقتی هست که کلاغ پر بازی میکنی اینم مامانی بهت یاد داده این قده بامزه انگشت تو میزاری زمین و برمیداری که دلم میخواد بخورمت عاشقه این هستی که بابایی شما رو روی شونه هاش بزاره و راه ببرتت اون بالا ذوق زده و میشی جیغ میکشی و حسابی کیف میکنی . خیلی بامزه کتاب هات و خط میبری و واسه خودت میخونی قربونت بشم من الهـــــــــــی.
دخترم خیلی خیلی شیطون شدی اگه یه چیزی و از دستت بگیریم با جیغ کشیدن اعتراض تو نشون میدی و میزنی زیره گریه به نظرم یه خورده هم لوسی عزیزکم .
چند روز پیش متوجه شدم که دومین مروارید خوشگلتم در اومده واسه خاطره همین بود که خیلی بهونه گیر شده بودی فدای اون دندونای نازت بشم من .
اینم عکس دندونای خوشملت که با اعمال شاقه ازشون عکس انداختیم
اینجا هم میوه خورده بودی و خیلی شلخته عکس انداختیم ازت
الینای بانمک خودم
اینجا هم که با ما قهر بودی قربونه اون قهر کردنت برم من جیگرم
قربونه این خنده های شیرینت برم من عسلم
عاشقانه دوستت داریم .