45 روزگی الینا جیگر
6 دی 1391
سلام به دخمله یک و ماه و نیمه خودمممممممممممم
الهی مامان فدات بشه که واسه خودت خانمی شدی باورم نمیشه چه قدر زود گذشت و شما شدی یک ماهه و نیمه . قربونه اون خنده های خوشگلت برم من خیلی ناز میخندی گلم .
دیروز که 44 روزت بود با خاله ریحانه رفتیم مرکز بهداشت واسه قد و وزن شما فرشته خانوم . الهی دورت بگردم مامان جون ماشاالله وزنت شده بود 4 کیلو و 600 گرم قد خانوم خوشگلمم شده 53 سانت خدا رو شکر همه چیز خوب بود خانوم خانوما .
الینا جونم من و بابایی مامان جون و شما قراره جمعه بریم خونه خودمون. دخملم هنوز اتاق خواب شو و وسیله هاشو ندیده میخوایم بریم خونمون که دختری تویه اتاقه خودش با اسباب بازی هاش بازی کنه .
الان که دارم واست مینویسم شما مثله فرشته ها خوابیدی و من نگات میکنم و هی قربون صدقت میرم الهی بمیرم که دل درد داری و بعده کلی گریه کردن بالاخره خوابت برد . مامان جونی من دلم نمیاد ببینم شما درد میکشی و گریه میکنی واسه همین اشکم در میاد الهی همه ی دردات بریزه تو تنه من مامان جون .
دخترم دیگه کاملا همه رو خوب میشناسی و وقتی کسی باهات حرف میزنه خوشت میاد و از خودت صدا در میاری و دلت میخواد شما هم حرف بزنی قربونت برم که دوست داری زودی حرف بزنی دخمله خوشگلم.
وقتی میخوایم ازت عکس بگیریم حواست و جمع میکنی و تویه دوربین و نگاه میکنی قربونه دخمله باهوش و خوش عکسم برم من .
دختره نازم هر روز که میگذره بیشتر و بیشتر بهت وابسته میشم و نمیتونم دوری تو تحمل کنم . شما هم خیلی شیطون و بلا شدی وقتی من و بابایی تنهایی بیرون میریم و شما رو با خودمون نمیبریم شما تو خونه گریه میکنی . دورت بگردم که متوجه میشی تنهایی بیرون رفتیم و شما رو تنها گذاشتیم .
الینا جونم من و بابایی عاشقانه دوست داریم تو همه ی زندگیمونی عزیزه دلم بوس واسه دختره یکی یه دونم .