سه ماهگی عسلم
22 بهمن 1391
سلام به دردونه خانومم
الینا جونم امروز 90 روزه شدی یعنی سه ماهت تموم شد دورت بگردم دختره نجیب و آرومم که چه قدر بزرگ و خانوم شدی . ماشالله به جونتتتتتتتتتتتتتتتتتت خیلی بازیگوش شدی و دوست داری همش باهات حرف بزنیم و تو هم هی بخندی و ذوق کنی و اغو اغو کنی . عاشقه تماشا کردنه تلویزیونی وقتی میزنی به گریه جلویه تلویزیون ساکت میشی الهی قربونت بشم جیگرم .
چیزهای مورده علاقه تو تلویزیون , فرش بازیت , کتاب هات , تابلوهای روی دیوار , آویزه تختت , عروسکات هستن .
من عاشقه خنده هات هستم وقتی میخندی انگار دنیا رو بهم میدن خیلی زیبا و خواستنی تر میشی عزیزه دلم قربونه خند هات بشم من مادر .
الی طلای مامان روز به روز بزرگ تر و خوشگل تر میشی خیلی بهت وابسته شدم مامان جون وقتی میبینم واسه اینکه بیای بغله من کلی دست و پا میزنی من با دیدنه این صحنه اشکم در میاد و باورم میشه مامانتم و هر روز خدا رو شکر میکنم که من و لایق دونست و تو رو بهمون داد و واسه همه دوستای منتظرم دعا میکنم که این لحظاته زیبا رو تجربه کنن.
دختره گلم هر روز باهات عشق میکنم 3 ماهه که قدم به دنیای ما گذاشتی و شدی زندگی و همه چیز من و بابایی . چه قدر خوب که هستی فرشته کوچولوی من .
عاشقه بویه تنت هستم آخ که بویه بهشت میدی عزیزه دلم این چیزها رو با دنیا هم عوض نمیکنم دخمله دوست داشتنی من .
تا دنیا هست من و پدرت عاشقت هستیم خانوم خوشگله من .
عاشقه این عکستم با اون زبونه نازت دخمله با مزه خودم
قربونه این مدل خوابیدنت برم من
فدای این نگاهای نازت بشم من مامان جون