الینا الینا ، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره

نفس مامان

21 ماهگی پرنسسم

22 مرداد 1393 سلام فرشته کوچولوی مامان دخترم 21 ماهگیت هم تموم شد هوررررررررررررا  چیزی به تولده 2 سالگیت نمونده عزیزم چه قدر زود گذشت , وقتی عکسای روزی که دنیا اومدی و نگاه میکنم باورم نمیشه همون جوجه کوچولویی که الان اینقدر بزرگ و خانوم شده انشالله همیشه تنت سالم باشه گلم . دختره شیرینم خیلی دوست داشتنی و خوردنی هستی هر چی میگیم فوری تکرار میکنی بعضی اوقات به بابایی میگم مراقب باشه هر حرفی و جلوی شما نگه آخه  خیلی زبلی مثل طوطی همون حرف تکرار میکنی . روزا حسابی سرم شلوغه باهات بازی میکنم و وقتم کامل در اختیاره شما خوشگل خانومه . از وقتی از شیر گرفتمت عصرا دیگه نمیخوابی هر ترفندی هم به کار میبرم نمی...
22 مرداد 1393

خواب

13 مرداد 1393 سلام وروجک دوست داشتنی من عزیزه دله مامان 5 شب ه که شبها تنها تو اتاقت میخوابی , شب اول خیلی واسم سخت بود مدام میومدم اتاقت و بهت سر میزدم ولی شکره خدا تا صب بیدار نشدی و خوب خوابیدی ولی من خیلی نگران بودم و خوابم نمیبرد اخه این آخریا تو بغله خودم میخوابیدی واسه همین سختم بود جدا شدن از تو شیرینکم . ولی خدا کمکون کرد و شبای بعدی هم تا صب بیدار نشدی و خیلی راحت خوابیدی از این که مستقل شدی خیلی خوشحالم جیگرم . دقیقا در یک سال و هشت ماه و هیجده روزگی جای خوابت رو عوض کردیم و تو اتاق خودت خوابوندیمت . خیلی عاقل و فهمیده ای شرایط و قبول کردی عزیزم وقتی ازت میپرسم شب تو اتاقت خوابیدی میگی بعله قربونه...
13 مرداد 1393

تقویم 93

4 مرداد 1393 سلام پرنسس کوچولوی خوشگلم ببخشید که من خیلی وقت بود میخواستم عکس تقویمی که امسال واست چاپ کرده بودیم  و بزارم اما همیشه فراموشم میشد .               ...
4 مرداد 1393

20 ماهگی شیرینکم

22 تیر 1393 سلام به روی ماه عزیزه دل مامان دختره قشنگم 20 ماهگیت هم به پایان رسید و وارده 21 ماهگی شدی وای چه قدر شیرین زبون و خواستنی هستی تو نفسم . مامان جونم هنوز 10 روز نشده بود که از شیر گرفته بودمت که یه ویروس اومد تو بدنت و حسابی ضعیفت کرد یه روز کامل بالا میاوردی که بردیمت بیمارستان و تشخیص دادن ویروسه و بعدش آمپول زدن الهی بمیرم این قدر گریه کردی و همش میگفتی ترشید (ترسید) اصلا طاقت نیاورم تو اتاق تزریقات نموندم اما گریه هات دلم و ریش میکرد شبش هم تا صبح حالت بد بود و چند روز بعدشم تب و اسهال داشتی خلاصه خیلی اذیت شدی این ویروس هم همون موقع شایع شده بود اخه تو بیمارستان هم چند تا بچه که مثل شما شده بودن و ا...
22 تير 1393

خداحافظ مه مه

30 خرداد 1393 سلام الینای مامان الینا جونم همون طور که گفته بودم شما خیلی بد غذا و کم اشتها بودی و منم مجبور شدم شما رو از شیر بگیرم اما خیلی استرس داشتم اخه میدونستم خیلی واست سخته چون بیش از اندازه به  مه مه وابسته بودی . خلاصه تصمیم گرفتم شنبه یعنی 24 خرداد 1393 که دخترم یک سال و هشت ماه و سه روزش بود این کار و انجام دادم . روز اول که واست توضیح دادم که نام نام اخ شده نمیخواستی باور کنی اما تا شب چند باری سراغش و گرفتی و منم بهت توضیح دادم اما شب که شد خیلی گریه میکردی و اذیت شدی  تا ساعت 3 صبح بیدار بودی و بالاخره تو بغل بابایی تو تراس خوابت برد . روز دوم خیلی کم بهونه میگرفتی و شب هم تو تاب خوابت برد اما روز س...
30 خرداد 1393

19 ماهگی عزیزه دلم

23 خرداد 1393 سلام پرنسس کوچولوی مامان عزیزه دلم دیروز 19 ماهگیت تموم شد و واسه خودت جیگری شدی نفسکم . من و شما و بابایی سه نفره 2 هفته رفتیم مسافرت و خیلی خیلی بهمون خوش گذشت بعضی جا ها شما یه کم بدقلقی میکردی و نمیخواستی به حرفمون گوش بدی ولی زودی قانع میشدی یا ما رو قانع میکردی که مورده دوم بیشتر بود . توی سفر اصلا خوب غذا نمیخوردی و من مدام نگران بودم که شما گرسنه ای واسه همین تصمیم گرفتم از سفر برگردیم از شیر بگیرمت و قراره از فردا این کار و بکنم واسه خاطره خودت که بهتر غذاتو بخوری آخه خیلی به ممه وابسته شدی . عاشق دریا بودی و همش میگفتی آب بازی وقتی هم میرفتی تو آ ب بیرون اومدنت با خدا بود . ...
23 خرداد 1393

18 ماهگی (یک سال و نیم )

25 اردیبهشت 1393 18 ماهگیت مبارک خوشگلم سلام به دختره جیگرمممم مامان جون ببخشید که این مدت نتونستم وب تو آپ کنم هم واسه اینکه اینترنت خونمون قطع بود بعدشم مامانی اینا اسباب کشی داشتن سرمون شلوغ بود و الان با کلی تاخیر اومدم از کارها و حرفایی که میزنی واست بگم شیرینکم . الینای عزیزم اصلا باورم نمیشه این قدر زود بزرگ و خانوم شدی وقتی شیرین زبونی میکنی میخوایم بخوریمت بس که خواستنی تر میشی عشقم . مامانی قراره هفته دیگه ببرمت واسه واسکن 18 ماهگی که خیلی استرس دارم شنیدم خیلی دردناکه الهی بمیرم واست عزیزم . از غذا خوردنت بگم که افتضاحححح شده اصلا دوست نداری چیزی بخوری باید به زور کلک و بازی بهت غذا بدم که...
25 ارديبهشت 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفس مامان می باشد