نگرانی های مامانی
١٣ ادیبهشت 1391 سلاممممممممممممم عسل خوشمزه ی مامان خوبی عشقم ؟؟؟ الهیییییییییییی حالت خوبه خوب باشه کوچولوی مامانیییییییییی مامانی این چند وقت که نتونستم واست بنویسم عذر خواهی میکنم اخه حاله مامانی خوب نبود همش حالت تهوع داشتم اما خدا رو شکر الان خیلی حالم بهتره . از دیشب واست بگم که تا صبح درد داشتم و صبحی هم دلم واینستاد که نرم دکتر به بابایی زنگ زدم و کلی گریه کردم بس که ترسیده بودم بابای مهربون هم زود خودش و رسوند خونه و با هم رفتیم بیمارستان پیش خانم دکتر مهربون که همش بهم دلداری داد که این دردا به خاطره بارداریه و ، واسمون سونو نوشت که باید عصر میرفتم انجام میدادم . از اون موقع تا وق...
نویسنده :
الی
20:42